نمایشگاه کارتون«نمیتونم نفس بکشم» با موضوع محوری خشونت و نژادپرستی آمریکا نسبت به سیاهان آن کشور با اهتمام به ماجرای قتل جورج فلوید سیاهپوست آمریکایی ، که اخیرا به طرز فجیعی توسط یک پلیس آمریکایی صورت گرفت، صبح چهارشنبه 21 خرداد در حوزه هنری گشایش یافت. دراین نمایشگاه،72 اثر از ۴۵ کارتونیست از ۲۷ کشور جهان به نمایش گذاشته شده است. مازیار بیژنی ، کارتونیست و کاریکاتوریست ایرانی هم با چند اثر در این نمایشگاه حضور یافته است. به همین بهانه با وی گفتگویی انجام دادیم که بخش اول آن در باره کارتون هایش بود و پیش از این منتشر کردیم .اکنون بخش دوم این گفتگو با مازیار بیژنی می آید که در آن بیژنی به مباحثی چون : چگونگی بهره وری بهینه از هنر کارتون و کاریکاتور در حرکت ها و فضاهای اجتماعی ، رسالت هنرمند کارتونیست در حرکت های اجتماعی ، آسیب شناسی فضاهای نمایشگاهی هنر کارتون و کاریکاتور و نقد نوع برخورد مدیریت فرهنگی با این هنر پرداخته است که می خوانید :
ارزیابی تان از برگزاری نمایشگاه «نمی تونم نفس بکشم » درباره موضوع یادشده و آثار خوبی که درارتباط با موضوع در آن هستند چیست ؟ با این وجود ، انتقاد شما به کجا و چه برمی گردد ؟
نفس برگزاری جشنوراه ، مسابقه و نمایشگاه کارتون و کاریکاتور با موضوعات روز بین المللی درشرایطی که این هنرچندان جایگاهی دربین مردم ندارد و مدیران فرهنگی هم خوب این هنر و هنرمندان آن را تحویل نمی گیرند و متوجه نیستند که کارتون وکاریکاتورچقدراهمیت دارد ، خوب است.
من کارتون و کاریکاتور را هنری لوکس مثل نقاشی نمی بینم. و یا کارهایی از این دست ،که صرفا آثاری بگذاریم که اسمش نمایشگاه باشد و بیلان کاری بدهیم .کارتون، هنری ارتباطی است و تا موقعی که با مخاطب ارتباط برقرار نکند و بالا نرود و همه جای دنیا نبینند، تأثیری که باید را نمی گذارد.گالری جایی در ساختمانی است و این در صورتی است که کارتون یا کاریکاتور باید جایی درمعرض نمایش قرار گیرد که مخاطبش آن را مشاهد کند چون مخاطب این هنر مردم اند نه فقط عده ای هنرمند یا مدیر. بنابراین ، محل نمایش آن باید درفضاهای شهر ی مثل مترو باشد.
البته قرار است آثار این نمایشگاه در زیر گذرمیدان ولیعصر (عج) ، شهرستان ها و فرهنگسرای اندیشه هم به نمایش گذاشته شوند.
آنجا فقط یک نقطه از این شهر به این بزرگی است و می توان صد نقطه دیگر از این شهر روی بیلبورد یا سایرفضاهای شهری زد.البته اگرقصد بزرگنمایی داریم ولی اگرقصدبیلان کاری داریم ، مثل همه کارهای دیگر، یک نمایشگاهی برگزارمی شود و کارهایی صورت می گیرد و دیگر تمام می شود و می رود.اگر قصد کار رسانه ای و خبری داریم و می خواهیم خبرسازی کنیم ، بالطبع مردم باید ببیند ولی حالا باید از دکجا ببینند؟!
به هرحال این پویش نمایشگاه تازه امروزافتتاح شده و احتمالا کارهایی برای بیشتر دیده شدن این آثار خواهند کرد.
نه فقط این نمایشگاه ؛ دهها نمایشگاه هم مثل همین نمایشگاه برگزار شده و به پایان رسیده است. به نظر من عملا داریم راه را اشتباه می رویم.گالری و موزه به درد کارتون و کاریکاتور نمی خورد چون کارتون ، نقاشی نیست که در گالری برای یک عده که می خواهند بخرند یا بفروشند به نمایش گذاشته می شود.جای کارتون در فضاهای شهری است . در شبکه های اجتماعی چون اینستاگرام هم مخاطب خاص خودش را دارد.هنر کاریکاتور و کارتون برای بیننده عام است و حالا اگر برای یک سری هنرمند یا مدیرخاص اش کنیم ، آن ماهیت وجودی یا رسالتش را دیگر از دست خواهد داد.
کارتونی از مازیار بیژنی در نمایشگاه نمی تونم نفش بکشم
خب این آثار درسایت ها و فضاهای مجازی در معرض دید مردم قرار خواهند گرفت .به عنوان مثال درسایت ایران کارتون و البته فضاهای این چنینی دیگر همه آثار ارائه می شوند .
حالا سایت به جای خودش ولی بازدیدکننده ازاین سایت چند نفرند ؟! مگر عموم مردم ایران کارتون را می بینند؟! مخاطبان آن بیشتر هنرمندان و علاقمندان کارتون و کاریکاتوراند. من بحث عمومی اش را مد نظردارم چون این هنر، بیننده عام دارد و در اصل هنری است که برای مخاطب عمومی طراحی شده است و خاص روشنفکری نیست.برخی این دیدگاه را ندارند و فکرمی کنند که هنری خاص روشنفکر است و مخاطب اش قشرخاصی مثلا فرهیخته است.بنابراین، آثارکارتون و کاریکاتو را می برند در جایی می گذارند که فقط عده ای از آنها بازدید کنند و این درصورتی است که جاهای بسیار زیادی برای نمایش این آثار درفضاهای عمومی داریم ولی بهای چندانی برای پرداخت به این امر مهم داده نمی شود ! هنوز مدیران ما فکر می کنند که کارتون یا کاریکاتور، هنری تزئینی است و متأسفانه هنوز متوجه بُرد و تأثیرگذاری آن نشده اند ! این درصورتی است که طرف دیگر ، که دشمن ما است ، خیلی بیشتر از ما متوجه این قضیه است و هر گاه خواسته اند که علیه اسلام یا ایران اقدامی بکنند ، ازکارتون و کاریکاتور استفاده کرده اند و تاکنون چندین بار جوی در این خصوص به راه انداخته اند چون می دانند که این هنری تأثیرکذار است و زبانش بین المللی وقابل فهم برای همه است.حالا تا این قضیه برای ما جا بیفتد باید چندین دوره از این نمایشگاهها برگزارشود.
حالا جدای ازاین بحثی که طرح کردید ، کمی هم ازخود نمایشگاه بگویید.
خب نمایشگاه درباره بحث سیاهان و نژادپرستی درآمریکا با اهتمام به این اتفاق اخیر قتل فردی سیاه پوست به دست پلیس آمریکا است.موجی هم در دنیا به تبع این اتفاق به راه افتاده که ما هم دنبال آن به راه افتاده ایم. ما از داخل آمریکا تقریبا اطلاعات زیادی نداریم و اطلاعاتی که از آن داریم ، از رسانه های رسمی به ما ارائه شده است.البته فیلم و کلیپ و تصاویری هم به طورجسته گریخته درشبکه های اجتماعی دراین خصوص می بینیم که خارج ازچارچوب های خبری رسانه های رسمی جهانی است.معمولا به دنبال موج حرکت می کنیم و تاثیرگذار اولیه ما نیستیم. اکنون هم موجی راه افتاده و حداقل کاری که می توانیم انجام دهیم ، بهره برداری تبلیغاتی از این ماجرا و همراهی با آن است. دیگرنمی دانم چقدر موفق بوده ایم.جوانان و گروههایی درشبکه های اجتماعی و برخی فضاها هستند که به صورت خودجوش و آتش به اختیار دارند کارهای پراکنده ای در قالب های مختلف هنری از مستند گرفته تا کارتون و کاریکاتور و آثار نقاشی می کنند. مرکزی مثل حوزه هنری ، که درواقع مدعی و صاحب و متولی این امر است، باید بیاید و این قبیل کارها را پوشش دهد. خود آنها باید جلودار باشند ولی فکر می کنم که مردم و جوانان ما خیلی جلوتر از مدیریت فرهنگی ما هستند و آنها دارند دنبال موج و مردم حرکت می کنند.