728 x 90

مصاحبه با پیتر دوسو تصویرگر و کارتونیست / بدترین کارتون هم باید بدون شرح قابل درک باشد

مصاحبه با پیتر دوسو تصویرگر و کارتونیست / بدترین کارتون هم باید بدون شرح قابل درک باشد
مصاحبه با پیتر دوسو تصویرگر و کارتونیست / بدترین کارتون هم باید بدون شرح قابل درک باشد

ایران کارتون:

فکر می کنیم مصاحبه با پیتر دوسو برای همه بسیار جالب باشد. مردی دوست داشتنی و مهربان که علاوه بر خلق طراحی های روی جلد مجلات و کتابها ، پوسترهای زیادی نیز خلق کرده است و طراح شخصیت هایی برای انیمیشن های بزرگی مانند عصر یخبندان، زندگی یک حشره، سیاره گنج و یافتن نمو بوده است.
اجازه دهید با نیویورکر شروع کنیم. اولین طراحی روی جلد را چه زمانی برای نیویورکر انجام دادید؟ و چگونه این کار را شروع کردید؟
برای من فوق العاده بود. سال ۱۹۹۳ بود! من چند طراحی برای کریس کری کارگردان هنری صفحات داخلی مجله انجام داده بودم. فرانسوا مولی ویراستار روی جلد مجله با من تماس گرفت و پرسید دوست دارم طراحی های روی جلد مجله را انجام دهم؟ من همیشه آرزو داشتم بتوانم طراحی روی جلد مجلات نیویورکر را انجام دهم اما هیچوقت فکر نمی کردم بتوانم به این آرزو برسم.

من هرگز به دنبال پیدا کردن ایده تازه نبودم اما این بار حس کردم که باید بگردم و ایده های تازه پیدا کنم. تصمیم گرفتم به " کانی آیلند" بروم. این محل ترکیبی از شرایط مساعد و جو مناسب بود که حس طراحی را به من القا می کرد. با همسرم رندال به پیاده روی رفته بودیم تا من با دیدن محیط اطراف انگیزه و ایده پیدا کنم . از دیدن نقاشی های قدیمی خیابان ها که بچه ها را در حال خوردن هات داگ و بستنی نشان می داد ، افسردگی پیدا کرده بودم.
به هر حال، در آنجا به دنبال پیدا کردن ایده هایی برای روی جلد مجله نیویورکر بودم که ناگهان رندال به مرد چاقی که در حال فروختن بادکنک بود اشاره کرد و گفت: " نگاه کن. این مرد چاق درست مثل بادکنک هایش گرد است." گفتم: " جالب است اما من دنبال پیدا کردن ایده ای تازه هستم." و البته کمی بعد همین حرف رندال باعث شد ایده تازه ای به ذهنم برسد.

می توانید مراحل ایده یابی روی جلد مجله نیویورکر را برایمان شرح دهید؟ آیا دستتان برای پیدا کردن ایده باز است؟ در پیدا کردن ایده های جدید از کسی کمک می گیرید؟ لطفا روند ایده یابی و مشکلات یافتن ایده نهایی را برایمان شرح دهید؟
روند این کار با کار کردن در اکثر مجله هایی که امروزه چاپ می شوند تفاوت دارد. در واقع فرانسوا همیشه آماده است تا در باره ایده های تازه ای که به ذهنم می رسد با من صحبت کند. این ایده ها می توانند از ساده ترین ایده ای که در تعطیلات به ذهنم رسیده است تا جدی ترین ایده های اجتماعی باشند.
گاهی هم پیش آمده که او با من تماس گرفته و ایده تازه ای به من پیشنهاد کرده است مثلا در زمان انتخابات ریاست جمهوری و رقابت بین دو حزب جمهوری خواه و دمکرات هنوز رای ها در فلوریدا کاملا شمارش نشده بود که نتیجه آرا اعلام شد. ظاهرا فرانسوا از چند هنرمند خواسته بود برای روی جلد مجله این ایده را طراحی کنند اما به دلایلی موفق نشده بود.
به هر حال من کاریکاتوری با نام " با یک بینی" کشیدم که در آن خری را نشان می دادم که به خط پایان رسیده، اما بینی اش به شکل خرطوم فیل شده است. (۱)در مدت ۲۴ ساعت بعد از تلفن فرانسوا این طرح را آماده کردم و تحویل دادم. این یکی از طراحی های مورد علاقه من است. این طراحی به اندازه یک حمله مسلحانه تاثیر گذار بود!

به طور کلی روند کار به این شکل است: طرح ایده ام را می کشم و آنرا برای فرانسوا ایمیل می کنم. هیچ وقت برای آن عنوان یا شرح نمی گذارم چون از نظر من بدترین کارتون هم باید بدون شرح قابل درک باشد. در غیر این صورت اثری ناموفق به حساب می آید. گاهی فرانسوا پیشنهاداتی برای تغییر دادن آن می دهد. هردو تلاش می کنیم نظریه هایمان را برای قابل درک تر کردن اثر بیاوریم. تا بحال فقط یکبار تلاشمان بی نتیجه مانده است.
کشیدن کارتون روی جلد مانند جوک گفتن است که هر کسی سبک خاص خود را برای بیان آن دارد و همه نمی توانند به یک شکل و شیوه آن را بگویند. البته باید اعتراف کنم که فرانسوا دوبار مرا متقاعد کرد که تغییراتی در اثرم به وجود آورم به همین دلیل همیشه سعی می کنم به پیشنهادات او توجه کنم.

می توانید بگوئید برای هر طراحی روی جلد چه مبلغی دریافت می کنید؟ و چه حق و حقوقی برای این کار دارید؟
ترجیح می دهم نگویم که برای هر طراحی روی جلد چه مبلغی دریافت می کنم اما می گویم که بسیار بالاتر ازحق الزحمه متوسط مجلات دیگر دنیا است. البته حق چاپ مجدد اثر نیز به من تعلق می گیرد اما حق ندارم تا یک سال بعد از چاپ در نیویورکر آن را در جای دیگری منتشر کنم.
- می دانم که شما کارهای دیگری مانند خلق انیمیشن و طراحی کتاب را نیز انجام می دهید. می توانید در باره آثار دیگری که خلق کرده اید برایمان توضیح دهید؟
من در طول سالها طراحی های روی جلد کتابهای زیادی را انجام داده ام که یکی از آنها سری داستانهای سرگرم کننده " Enchanted Chronicles" ( تاریخ های مسحور شده) سری کتابهایی برای جوانان بود که برای من مانند قصه های پریان به نظر می رسید. برای من کار جالبی به حساب می آمد چون می توانستم علاقه ام را به این گونه آثار هنری نشان دهم بدون این که زیاد آن را جدی بگیرم.


چند پوستر هم برای نمایش های برادوی کشیدم که بسیار هیجان انگیز هستند. بسیار مهیج است که ببینید طراحی که چند هفته پیش کشیده اید در خیابان تایم اسکویر روی یک ساختمان بلند نصب شده است.
نزدیک سه دهه طراحی مطبوعات برای مجلات مختلفی مانند : فوربس، نیوزویک، بیزنس ویک و نیویورک تایمز انجام می دادم. تقریبا هر هفته ۲ یا ۳ اثر من در این نشریات منتشر می شدند. کار جالب اما خسته کننده ای بود. در سال ۱۹۹۵ از دیزنی انیمیشن فیچرز با من تماس گرفتند و خواستند در طراحی گوژ پشت نتردام با آنها همکاری کنم. گرچه این طراحی ها خیلی مورد استفاده قرار نگرفتند اما شروع کار حرفه ای من به عنوان طراح کاراکتر فیلم های انیمیشن شد که تا امروز هم ادامه پیدا کرده است.
این دعوت به کار بهترین زمان ممکن برای من پیش آمد و من توانستم با مطبوعات مشهور قرارداد ببندم. این شانسی بزرگ برای من بود که کارهای دیگری در آینده انجام دهم. همیشه احساس می کردم مانند اکثر هنرمندان می دانم که بهترین اثار را خلق خواهم کرد. اگر بخواهم با صداقت صحبت کنم باید بگویم که طراحی شخصیت کمی شیطنت نیاز دارد و برای انجام یک طراحی شخصیت باید انرژی زیادی صرف کنم که با کامل شدن اثر انرژی ام را دوباره به دست می آورم.
در باره طراحی شخصیت صحبت کردم، باید بگویم که من فقط طراحی تجاری ماشین های " دوج" را انجام داده ام که چند شخصیت جذاب را به تصویر کشیدم که با دیدن ماشین هیجان زده شده بودند. این طراحی ها "زیبا و جذاب" به حساب می آید. این طراحی توسط" فریم استور" که استودیو انیمیشن مشهوری درنیویورک است تبدیل به انیمیشن شد. طراحی های تجاری ام را از اواخر ژوئن ۲۰۰۶ شروع کردم.

کجا آموزش دیدید و مفیدترین چیزی که یاد گرفتید چه بود؟
من به هنرستان طراحی پارسونز رفتم. البته آموزش دیدن کلمه مناسبی برای این کار نیست. بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰ فلسفه هنرستان پارسونز این بود که به دانشجویان اجازه می دادند فکر کنند و ایده های تازه را کشف کنند، بدون این که تکنیک های مختلف را به آنها آموزش دهند. به همین دلیل باید بگویم تکنیک های مختلف چندانی به من یاد داده نشده است. اکثر چیزهایی را که یاد گرفته ام از طریق خودم یا دانشجویان دیگر بود. در واقع باید بگویم که بزرگترین چیزی که این هنرستان به من داد آشنایی با هنرمندان دیگر بود که هریک دیدگاه و ایده تازه ای در ذهن داشتند. بیشترین یادگیری من از دانشجویان دیگر بود.
در باره تفاوتهای ( رضایت انجام کار، حق الزحمه و...) میان آثاری که با کمیسیون انجام می دهید و آثاری که می توانید به فروش برسانید برایمان توضیح دهید؟
این راز و گناه من است. اثاری که با کمیسیون خلق می کنم هنرهای من هستند. تمام تلاشم را برای بهتر شدن آنها انجام می دهم و وقتی آنها را به اتمام رساندم فقط دوست دارم استراحت کنم. تنها آرزویم این است که کار را به خوبی به اتمام برسانم و بعد با آرامش استراحت کنم. من آدم تنبلی هستم و از استراحت لذت می برم.
من عاشق طراحی هستم و کتاب کوچکی از طراحی هایم را توسط انتشاراتی" ادیشنر پاکت" منتشر کرده ام و روی کتاب بعدی ام کار می کنم.
در حال حاضر روی پروژه گروهی با ۱۰ هنرمند توسعه بصری استودیو بلو اسکای ( که عصر یخبندان و روباتها را ساخته است) همکاری دارم که اثر زیبایی است. آنها بسیار مهربان بودند که از من برای همکاری دعوت کردند و من باید چهار صفحه آن را با نام " پری دریایی" خلق کنم. نام کتاب او او پی ( فراتر از تصویر) است که توسط ادیشنز پاکت چاپ خواهد شد.

 

شما برنده جوایز بسیاری شده اید کدامیک برایتان با ارزش تر است؟
باید بگویم جایزه همیلتون کینگ یکی از جوایزی است که واقعا به آن افتخار می کنم. این جایزه به طراحی بهترین اثربرای یک پوستر نمایشی تعلق می گیرد. آیا من بهترین اثر را خلق کردم؟ البته که نه ! اما دیدن این جایزه مرا به فکر می اندازد که شاید هنرمند با ارزشی هستم که آثار ارزشمندی خلق می کند!
به نظر شما کدام اثرتان موفق تربود؟ چگونه آن را خلق کردید و چه مسیری را برای شما هموار کرد؟
نمی توانم دقیقا موفق ترین اثرم را نام ببرم. موفقیت های هنری ام را تا این مرحله قدم به قدم به دست آورده ام.من از کارهای کوچک شروع کردم و به خلق آثار بزرگ و عالی رسیدم.
نویسندگان وطراحان مورد علاقه شما چه کسانی هستند؟
نمی توانم هنرمند خاصی را نام ببرم اما باید بگویم هنرمندان زیادی مورد علاقه من هستند و تاثیر بسیاری روی من داشتند که از بین آنها می توانم به والی وود، گراهام اینگلز، جک دیویس و البته فرانک فرازتا اشاره کنم.
Wally Wood, Graham Ingles, Jack Davis and of course Frank Frazetta
این افراد هنرمندان طنز پرداز دهه ۵۰ هستند. آثار آنها قبل از من خلق شده اند اما آنها را توسط برخی هنرمندان پس از آنها یعنی برنی رینگسترن، مایک کالوتا، جف جونزBerni Wrightson, Mike Kaluta, Jeff Jones و هنرمندان دیگر دهه ۷۰ زمانی که من درحال بزرگ شدن بودم شناختم. در واقع همه این هنرمندان روی من تاثیر بسیاری داشتند. همه آنها طراحان بزرگی بودند که به طنز و تاریکی یک اندازه علاقه داشتند.
غیر از آنها هنرمندان دیگری برای من تاثیر گذار بودند که برخی از آنها : لوترک، داومیر، کلی، فراست، دولاک، رولاندسون، دویل، تنی یل، سورل Lautrec, Daumier, Kley, Frost, Dulac, Rowlandson, Doyle, Tenniel, Sorel, و هنرمندان بسیار دیگر هستند.
اما تاثیر گذارترین چیز برای من که هرگز نمی توانم فراموش کنم کارتون های چاک جونز Ch uck Jones cartoons بودند. به خصوص "باگز بانی" که یکی از مشهورترین شخصیت های کارتونی است.
من به کتابهای طراحی نیز علاقمندم و از سالهای پیش کتابهایی را که به من انگیزه هنری می دادند می خریدم، به همین دلیل کلکسیون بزرگی از کتابهای خوب طراحی دارم. من همیشه سعی می کنم آثار هنری اورجینال را هم بخرم اما به دلیل محدود بودن بودجه ام نمی توانم این کار را چندان انجام دهم.
بهترین خبر من این است که به هنر طراحی بسیار علاقه دارم. دوست دارم بدانم هنرمندان دیگر چگونه فکر می کنند و دوست دارم اشتباهات آنها را روی کاغذ ببینم. نقاشی های نیمه کاره بیش از کارهای کامل یک هنرمند به من اطلاعات می دهند و از شانس من طراحی ها ارزانتر از نقاشی ها هستند.


۱-وجه تسمیه دو حیوان خر و فیل برای دو حزب جمهوری خواه و دمکرات به سال ۱۸۲۸ باز می‌گردد یعنی زمانی که «اندرو جکسون» (Andrew Jackson) از حزب دموکرات نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد. در آن زمان مخالفان جکسون برای تحقیر او به خاطر افکار پوپولیستی وی مبنی بر اینکه «بگذارید مردم حکومت کنند» او را (Jackass) یا «جک الاغ» لقب دادند.
جالب اینکه جکسون از این لقب خوشش آمد و با استناد به اینکه الاغ نماد اراده راسخ است، از این سمبل در پوسترهای انتخاباتی خود استفاده کرد. اما این نماد سال‌ها بعد به سمبل حزب دموکرات شهره شد یعنی زمانی که توماس نست،‌ کاریکاتوریست کاریکاتورهای سیاسی در سال ۱۹۷۰ با انتشار این تصویر در هفته نامه «هارپر» باعث شد الاغ به عنوان سمبل شناخته شده حزب دموکرات مطرح شود.

نسبت در این کاریکاتور از تصویر الاغ برای نمایش دادن حکومت امپراطوری استفاده کرد که کنایه او به اصرار «یولیس اس گرانت» از حزب دموکرات برای نامزد شدن در سومین دور پیاپی انتخابات ریاست جمهوری بود که این خواسته مغایر با قانون اساسی آمریکا بود. همین پافشاری غیرمنطقی موجب شد بسیاری از هواداران این حزب از آن جدا شوند.

نکته اینجاست که همین فرد، ۴ سال بعد، نماد فیل را برای حزب جمهوریخواه طراحی کرد. نست کاریکاتوری در هفته‌نامه هارپر به چاپ رساند که در آن الاغی با پوشیدن پوشش شیر همه حیوانات داخل باغ وحش را ترسانده بود. یکی از این حیوانات یعنی فیل «رای جمهوریخواهان» نام گرفته بود. همین کاریکاتور موجب شد نماد فیل به حزب جمهوریخواه نسبت داده شود.

با این حال دموکرات‌ها هنوز تا امروز به طور رسمی الاغ را به عنوان نماد حزب خود نپذیرفته‌اند. ولی جمهوریخواهان چند سال پیش به طور رسمی فیل را به عنوان نماد حزب خود قبول کردند. با توجه به اینکه بسیاری از رای دهندگان آمریکایی در قرن بیستم بیسواد بودند، معرفی هر حزب با نماد فیل یا الاغ کمک زیادی به آنها برای انتخاب نامزد موردنظرشان می‌کرد.

امروز دموکرات‌ها الاغ را نماد «هوش و شجاعت» می‌دانند و فیل را نماد «بی‌عرضگی، آشفتگی و غرور بی‌جا». در عوض، جمهوریخواهان نیز فیل را نماد «قدرت و شکوه» قلمداد می‌کنند و الاغ را که نماد دموکرات‌هاست، نشانه «حماقت و یکدندگی» می‌دانند.

فراخوان

نمایش بیشتر

هنرمندان

نمایش بیشتر

گالری

نمایش بیشتر

ویدیو

نمایش بیشتر