728 x 90

گوزن‌های محسن نوری نجفی/ دکترمرتضی گودرزی (دیباج)

گوزن‌های محسن نوری نجفی/ دکترمرتضی گودرزی (دیباج)
گوزن‌های محسن نوری نجفی/ دکترمرتضی گودرزی (دیباج)

«گوزن‌ها» گزیده طرح‌های محسن نوری نجفی با مقدمه دکتر مرتضی گودرزی (دیباج) است که طراح گرافیک آن رضا عابدینی با اجرای ایمان نوری نجفی بوده است. در این مجموعه او با محوریت گوزن به خلق آثاری دست زده است که مفاهیم زیادی را به مخاطب القا می‌کند. همراه هم بخشی از مقدمه این کتاب را می خوانیم:

« گوزن‌های نجفی با هم معنایی ویژه میی‌یابند و تک تک آثار به تنهایی نمی‌توانند مفهومی جمعی را که در مشاهده و مرور همه آنها با یکدیگر برای مخاطب متبادرمی‌شود بیان کنند. به همین دلیل آنجا که شاخ به عنوان یک ویژگی که اینجا امتیاز شده است (!!) توسط خود گوزن در زمین فرو می‌رود تا ریشه بدواند در تداوم اثری قرار می‌‌گیرد که این شاخ که عامل بازدارنده دفاعی نیز هست باعث اسارت او هم شده است!

شاید به همین دلیل نوری نجفی می‌کوشد رنجی مشترک و مظلومیتی که در آن گاه با بلاهت و صمیمیتی که نمی‌توان مرزی مشخص میان آنها رؤیت کرد را فقط اعلام کند. مخاطب آرزو می‌کند که او در اجرا و کنترل ساختار آثارش دقت، توان و حساسیت بیشتری داشت تا بار مفهومی عمیق آنها بر ساختارشان سنگینی نکند.

ـ گوزن‌های نجفی سکوت اختیار کرده‌اند اما گویی حرفهای فراوانی برای شنیدن دارند، اگر مخاطب بتواند تصاویر آنها را گوش کند؛ آنجا که شاخهای گوزن با برق رعد آسمان یکی می‌شود و در امتداد هم تداوم می‌یابند و آنجا که همان شاخها به پرنده‌ای تبدیل شده‌‌اند و گوزن راضی از استحاله به آرامی چشم بسته و در آرامش فرورفته است.

وقتی در یکی از همین طرحها تنها شخصیت اثر که اینجا یک انسان است شاخ‌های گوزنی را بر سرخود می‌گذارد نوعی دوگانگی مفهومی را متفاوت با همه طرحهای مجموعه پیش روی مخاطب می‌گذارد. گویی در اینجا بر خلاف آثار دیگر، گوزن بودن برای این انسان اولویت دارد و امتیاز محسوب می‌شود. شاخی که برای خود گوزن ـ در طرحهای دیگر ـ یک امتیاز و در عین حال گاه به صورت یک دام و عاملی برای طمع نسبت به او شناخته می‌شود. این طرح آرزوی انسانی را به تصویر می‌کشد که با وجود علم به مشکلات داشتن این ویژگی مُصر است که آن را داشته باشد.

در یکی از طرح‌ها نیز گوزن به وسیله شاخ خود به دار آویخته شده است. آیا این تجانس یا نوعی همذات پنداری با بسیاری از انسانها و سرنوشت آنها نیست؟ نوعی جبر حاکم بر مناسبات جهان نسبت به افرادی که ویژگی‌هایی دارند انسانی؛ ویژگی‌هایی که در جایی و از منظری ارزش محسوب می‌شوند و از منظری دیگر یک کالا و یا زمینه‌ای برای تقویت زندگی مادی دیگران. در همین راستا است که بسیاری از قوانین شوخی انگاشته می‌شوند و به جای گوزن، خود قانون و مظاهر آن است که در قالب یک تابلو گلوله باران می‌شود! بعید نیست که مخاطب در رؤیت چند باره این آثار با باطن آنها احساس خویشاندی می‌کند و چه شگفت است آشنایی در پس بیگانگی. به نظر می‌رسد که هر تصویر از آنجا که روایتهای متعارف پایان می‌یابند آغاز می‌شود….»

شایان ذکر است ، این کتاب در سال ۹۰ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

 

تصاویرطرح ها :

 


فراخوان

نمایش بیشتر

هنرمندان

نمایش بیشتر

گالری

نمایش بیشتر

ویدیو

نمایش بیشتر