احمد عربانی، کارتونیست و کاریکاتوریست پیشکسوت، در پی درگذشت کامبیز درمبخش ، هنرمند پیشکسوت کارتونیست، کاریکاتوریست ، طراح و گرافیست، یادداشتی در باره این دوست و همکاردر گذشته اش نوشته که درصفحه آخر روزنامه شرق به تاریخ امروز یکشنبه 16 آبان منتشر شده که می خوانید:
«فقدان کامبیز درمبخش باورنکردنی است. ایشان در زندگی بسیاری همچون من تأثیر گذاشتهاند. وقتی در نوجوانی به مجله «توفیق» رفتم، استاد و راهنمای من بود. درست است که ما هنگام مرگ از صفات نیکوی دیگران یاد میکنیم، اما بدون اغراق اگر بخواهم از خصایل انسانیشان بگویم، انسانی آرام، آراسته، منظم و مرتب چه در رفتار و کردار چه در پوشش و روابط بود. چه من و چه دیگران، هیچ زمانی در هنگام کار و فعالیت شاهد عصبانیت و ترشرویی ایشان نبودیم. این خصایص رفتاری در کارهایشان نیز مستتر است؛ میتوان سادگی و آرامش را در کارهایشان دید. او بدون عقده و خساست دانستههای خود را در اختیار جوانان میگذاشت. به جد میتوان او را کاریکاتوریستترین کاریکاتوریست ایران دانست. من شاهد این بودم که با چه سختیها و مصائبی در زندگی مواجه بودند، اما این سختیها را پشت طنز کاریکاتورهایشان پنهان میکردند. هیچوقت از کار و فعالیت درنگ نکرد. ایشان سالها در آلمان زندگی میکردند و به آنجا مهاجرت کردند، هم در نشریات آلمانی و اروپایی فعالیت میکردند و هم در یک نشریه مهم سوئیسی آثارشان منتشر میشد. همچنین در نمایشگاههایی با حضور هنرمندان اروپایی و آمریکا، آثارشان به نمایش درمیآمد. در طول زندگی فعالیت مستمر داشتند. چه وقتی که در نشریاتی مثل «سپید و سیاه»، «توفیق» و بعدتر «کاریکاتور» و روزنامه آیندگان و زن روز و... حضور داشت و به تناسب کار در نشریات در نمایشگاههای مختلف هم شرکت میکرد. شاید جزء پنج نفر اولی در ایران باشد که جایزه خارجی برد و در نمایشگاههای مختلف حضور فعال داشت. ایشان سعی میکرد با هنر جهان در ارتباط باشد و از آن طرف نیز مورد قبول واقع میشد؛ آثارش تحسین میشد و شاید جزء سرداران کاریکاتور جهان بود. از دیگر ویژگیهایش این بود که پر از جوشش ایده و فکربرای انتخاب موضوع بود. او انبانی از سوژههای نکتهدار و بامفهوم بود. ایشان به همان نسبت هم در اجرا توانمند بود. غیر از خواب، مداد از دستش جدا نمیشد و تا این اواخر هم بهصورت سنتی طراحی میکرد و هیچگاه وامدار کامپیوتر نشد؛ درواقع آنقدر خطها و رنگگذاریهای خاص ایشان قوی بود که نیازی به این وابستگی نبود. نکته دیگر بدعتگذاری بود که در کارشان داشتند. همه ما کاریکاتوریستها و افرادی که در هنر فعالیت میکنند از دیگران الهام میگیریم، ایشان هم به نسبت از دیگران الهام میگرفتند، اما نکته مهم این بود که ایشان مبتکر و مبدع خط بود. از یکسو سبکهای همهکسفهم را در نشریات اجرا میکردند و از سوی دیگر هنگام نمایشگاهها و اتفاقهای هنری از سبک و خطوطی دیگر استفاده میکرد. وقتی به گذشته نگاه میکنم، لحظهای فراموش نمیکنم که راهنماییهای ایشان در کار من خیلی تأثیر داشت. انگار ایشان بدون کاریکاتور تنفس نمیکرد. این اواخر که در نشر ثالث مستقر بود و مدام طرح میکشید و تعداد زیادی از آثارش را به دست چاپ میسپردند، حتی سویههای دیگر درباره کودکان، حیوانات، روابط انسانها و... را در آثارش میتوان کشف و مشاهده کرد. بدون تردید کاریکاتورهایی که ایشان خلق کردند، جزء سرمایههای ماندگار هنر ایران است.»