اگر برای هرچیزی پایهای متصور شویم، برای کارتون و کاریکاتور مجله توفیق البته بجز مجله ملانصرالدین که در خارج از کشور چاپ میشد و در تبریز پخش میشد، توفیق از اصلیترین پایههای کاریکاتور درایران است.
به گزارش سایت ایران کارتون، جمال رحمتی، کارتونیست، کاریکاتوریست و کارگردان انیمیشن، در یادداشتی که به مناسبت درگذشت حسن توفیق نوشته و در ایران آنلاین منتشر شده آورده است : توفیق از سالیان قبل از کودتای 28 مرداد آغاز شد یعنی از پهلوی اول تا دوم بوده و شکلهای مختلفی پیدا کرده ا ست و سردبیران بسیاری هم تغییر کردهاند. تا چند سال پیش ما کارتونیستها ازآقای حسن توفیق خبر چندانی نداشتیم چیزی حدود 4 دهه. تا اینکه ایشان چند سال پیش به ایران بازگشتند. پس از آمدن ایشان به همت آقای هادی حیدری برای ایشان بزرگداشتی در مرداد ماه 97 برگزار شد. بعد از آن هم در برنامه ای مستند با نام سلول مجموعه گفتوگوهایی را در یک استودیو تهیه کردیم.
وقتی میخواستیم با استاد توفیق مصاحبه کنیم ایشان به خاطر شرایط و کهولت سن شان نتوانستند به استودیو بیایند و ما به منزل خواهرشان رفتیم و در آنجا فیلم گرفتیم. ایشان گفتند که بد مقطعی سراغ من آمده اید. چون خیلی چیزها یادم نمیآید.
ایشان اگر یادشان نیاید همه کارتونیستها یادشان میآید که ایشان حق بزرگی به گردن کاریکاتور ایران دارد و پایه کارتون را به شکل درستی در مجله توفیق گذاشتند. بسیاری از کارتونیستهایی که اکنون پیشکسوت این رشته هستند، بزرگ شده مکتب توفیق هستند و در آن مکتب رشد کردهاند. آقای توفیق بسیار خلاقانه برخورد میکردند و همین خلاقیت باعث شده بود که مجله توفیق با اقبال مواجه شود. یکی از کارهای خلاقانه ایشان این بود که زمانی این مجله را منتشر نکردند و بهجای آن سماق در دکههای روزنامه فروشی پخش کرده بودند تا مردم بمکند تا هفته دیگر توفیق چاپ شود. یا حزبی به اسم خران راه انداخته بودند. حتی برای اعضای حزب، کارت عضویت سبز رنگی ساخته بودند و هرکس عضوش بود آن کارت را داشت. یک نمونه هم آقای توفیق برای خودش چاپ کرده بود که به ما نشان دادند.
یا دوستانی که به ساختمان مجله توفیق رفته بودند شرایط آنجا را طنزآمیز توصیف کرده بودند. مجله توفیق تنها یک مجله نبود بلکه یک جهان بینی ساری و جاری در شئونات آن مجله بود.
یکی از امتیازات بزرگی که حسن توفیق از آن برخوردار بود این بود که ایشان هیچ گاه تسلیم قدرت نشدند. خیلی از طنزهای ایشان قبل از انقلاب به مذاق حکومت خوش نمیآمد. دولت کوشیده بود که یکی از سهامداران مجله توفیق شود تا به نوعی بر آن نظارت کند. این پیشنهاد از طرف هویدا به حسن توفیق شد اما او نپذیرفت.
هر محصول فرهنگی یا هنری شبیه صاحبش میشود و قد و اندازهاش هم اندازه صاحب آن نشریه میشود. توفیق شأنیتش را از حسن توفیق گرفته بود. مسلک توفیق را داشت. وقتی دولت پهلوی به تعدادی از مدیرمسئولان آن دوره وجوهاتی داده بود تا نظر دولت را جلب کنند تنها کسی که این وجه را نپذیرفته بود حسن توفیق بود.
بنابر این همانطور که ایشان آدم خاصی بودند محصول شان هم خاص بود.ما 40 سال از ایشان بیخبر بودیم. با اینکه ذکر خیرشان بود. 4 دهه بیخبر بودیم و نسبت به ایشان ناسپاسی کردیم. خوشحالیم که بعد از چهار دهه توانستیم ایشان را ببینیم و از هادی حیدری و دوستانی که در کتابخانه ملی برای ایشان مراسم بزرگداشت گرفتند، قدردانی میکنیم.