728 x 90

انتخاب سنجیده عناصر در کارتونی از نجین سلجوق

انتخاب سنجیده عناصر در کارتونی از نجین سلجوق
انتخاب سنجیده عناصر در کارتونی از نجین سلجوق

امیرمنصور رحیمیان ، کارتونیست و منتقد کارتون، به تازگی در شهرآرانیوز به تحلیل کارتونی از نجین سلجوق، کارتونیست اهل ترکیه، پرداخته  که هنرمند در آن خودکشی نهنگ وار قلم ها را در یک ساحل مطرح کرده و نگارنده هم بحث انتخاب دقیق و بجای عناصر و  ارزشمند بودن کلمات را دراین اثر به پیش کشیده است که می خوانید:

«به‌نظرم نهنگ‌ها و سامورایی‌ها شبیه‌ترین موجودات روی زمین به یکدیگر هستند. موجوداتی که به ارزش زندگی و مرگ در یک زمان واقف هستند و ارزش کلمات را هم درک می‌کنند. هر دوی آن‌ها با تمام وجود زنده‌اند و ارزش لحظه‌ به ‌لحظه زندگی را می‌دانند؛ چون خیلی احتمال آن وجود دارد  در جنگ بعدی یا شکار بعدی، دیگر درمیان زندگان دسته‌بندی نشوند. وقتی هم کارد به استخوان شان می‌رسد، خیلی آبرومندانه، طوری که دیده شود، خودشان را طی یک آیین و آداب و رسوم خاص می‌کشند. این کار را هم درانظارانجام می‌دهند تا برای همه این سئوال که «چه اتفاقی افتاد و چرا؟ » پیش بیاید.

البته نمی‌خواستم لحن نوشته‌ام تلخ باشد؛ چون موضوع، مرگ خودخواسته نهنگ‌ها یا هاراکیری سامورایی‌ها نیست. موضوع آن سئوالی است که بهایش جان آن‌هاست. کلمات بعضی‌وقت‌ها گران هستند، خیلی گران. آن‌قدر قیمت شان افزایش می‌یابد که با هیچ ثروتی نمی‌شود آن‌ها را خرید، بهای شان فقط ارزشمندترین چیز در عالم می‌شود که همان زندگی است. حلقه وصل‌کننده زندگی، مرگ و کلمه هم فقط یک چیز است. چیزی که هم ربط مستقیم به کلمه دارد هم از آن زندگی می‌تراود و هم مرگ، وامدار آن است. حدفاصل این شباهت و تفاوت، «قلم» است. این تعریف از ارزشمند بودن کلمات را می‌توان در اثری از «نجین سلجوق»، کارتونیست اهل ترکیه، به‌راحتی دید؛ اثری که با انتخاب دقیق و بجای عناصر در آن، تمام آن چیز‌هایی که گفتم و نگفتم را در خودش حل کرده است.

او ساحلی را در یک روز آفتابی و دریایی آرام با پس‌زمینه آسمان آبی و ابر‌هایی پراکنده نقش زده است. دوگانگی از همین‌جا شکل می‌گیرد. اتفاق بدی در یک محیط آرامش‌بخش درحال وقوع است. قلم‌های غول‌پیکر به سبک و سیاق نهنگ‌ها، برای خودکشی به ماسه‌های ساحلی زده‌اند. قلم‌هایی که توسط چند نفر درحال بازگردانده شدن به دریا هستند. با دیدن این تصویر، از حجم فراواقعی بودن وضعیت، آدم دچار دوگانگی می‌شود. لااقل برای من که این‌طور است. مخاطب از یک‌سو با این سئوال اصلی روبه‌رو می‌شود که قلم‌هایی که کارتونیست تصویر کرده است، برای از دست دادن آزادی‌شان یا بی‌اثر شدن کلمات شان یا چه‌چیز دیگری می‌توانند دست به خودکشی بزنند؟! در همان حال، این نکته در پس‌وپیله‌های فکرش مدام وول می‌خورد که این‌چیز‌هایی که دارد می‌بیند، نهنگ نیستند. از سوی دیگر، این سئوال برایش پیش می‌آید که چرا هنرمند با فضایی طنزآمیز و ساده، درحال تعریف کردن مفهومی تلخ و عمیق است؟ چرا در حالی‌که کارتونیست می‌توانست با خطوط زبر، با استفاده از هاشور‌های خشن و سیاه و سفید، به فضای کلی کار نزدیک شود، تصمیم گرفته است با این شکل از ترکیب‌بندی، حرفش را بزند؟ آیا در انجام این کار، عمدی درمیان بوده است یا ضعف اجرا به‌حساب می‌آید؟ به‌نظرم، منظور کارتونیست تا اینجا به‌خوبی تأمین شده است. آن سوالاتی که باید در ذهن مخاطب شکل بگیرد، پرسیده شده است و از اینجای کار به‌ عهده خودش است که چه جوابی برای آن‌ها پیدا می‌کند.

سلجوق با این اثر توانسته است چالش اصلی را در دریای آبی و روز آفتابی آدم‌ها ایجاد کند. او در آرامش تمام با اثری که هیچ تنشی را در نگاه اول در جان مخاطب برنمی‌انگیزد، او را به دیدار کلماتی می‌برد که ارزش آن‌ها به اندازه زندگی است. اثر نجین سلجوق مثل نسیمی آرام و نوازشگر، زیر خاکستر روح آدم‌ها می‌وزد و از آن آتشی بلند درست می‌کند. اثری که به یک سوال منتهی می‌شود: «چرا قلم‌ها خودشان را باید بکشند؟» بعضی مواقع جواب دادن به یک پرسش، هوشمندی و زکاوت آدم را زیر سوال می‌برد. مثل جواب دادن به سوالی که از یک بچه چهارساله پرسیده باشند و آدم خیلی سریع جوابش را پیدا بکند و بگوید.»

فراخوان

نمایش بیشتر

هنرمندان

نمایش بیشتر

گالری

نمایش بیشتر

ویدیو

نمایش بیشتر