عباس ناصری: در این یکی، دو سال اخیر مرگ کارتونیستها را با شتاب بیشتری شاهد هستیم. چه با کهولت سن، چه بیماری و چه سانحه… بهر حال سایه هنرمندان زیادی از سر ما کم شده است که در جایگزین شدن هنرمندان جدید با آن کیفیت بجای آن بزرگان شک دارم.
امروز در تمام دنیا عزرائیل مرگ کارتونیستها را رقم میزند، شهرداران و مسئولان سیاسی و فرهنگی و سرمایهداران با عدم حمایت و همراهی، مرگ جشنوارههای ریشهدار و آبرومند را رقم میزنند، هنرمند نماها با هوشمصنوعی، کپی و هزار راه غیرحرفهای دیگر، مرگ کارتون و کاریکاتور را رقم میزنند و عدهای در این نابسامانی با آمار ساختگی برای جشنوارههای خود، تمام کارهایی که به روشهای مختلف و گاها برای بخش جنبی خارج از مسابقه و با خرید، جمعآوری کردهاند را به عنوان شرکتکننده و افتخار خود جا میزنند و مرگ اعتبار جشنوارهها را رقم میزنند. هنرمندانی که هنوز گواهی شرکت یک جشنواره را در صفحات خود منتشر میکنند و در پی کسب اعتباری پوشالی هستند و مرگ ارزش هنر و هنرمند را رقم میزنند و داوران بدون تخصص، که مرگ نتایج آبرومند را رقم میزنند.
با این شتابی که این همه مرگ از انواع مختلف بر سر کارتون و کاریکاتور آوار شده است آیا این هنر میتواند جان سالم به در ببرد؟
نمیخواهم خیلی نگاه منفی و تلخی داشته باشم؛ فقط در حد تشخیص برای درمان این موارد را بازگو کردم. هنوز دنیای کارتون قشنگیهای خود را دارد، هنوز میشود در جادههای سرسبزش رانندگی کرد، هنوز میتوان در این دنیا عاشق شد، طلوع خورشیدش را نظاره کرد، هنوز زندگی با کارتون جریان دارد.
در هفتههای بعد تمام این مرگها را به نوبت کالبدشکافی میکنیم و بدنبال نوشدارویی برای احیایش خواهیم بود.